مقالاتمقالات بیت کوین

پیش بینی قیمت بیت کوین بر اساس تئوری امواج الیوت

در یکم اکتبر ۲۰۱۳، قیمت بیت کوین (bitcoin) اوج گرفت و به حدود ۱۰۰۰ دلار رسید. بعد از آن بود که بازار خرسی شروع شد و بیت کوین حدودا ۸۶ درصد ارزش خود را از دست داد و قیمت آن به حدودا ۱۷۵ دلار رسید. این کاهش قیمت در کمی بیش از یک سال روی داد. من توانستم با استفاده از داده های ضعیفی که در آن زمان موجود بود، متوجه شوم که بازار خرسی بیت کوین به پایان رسیده است. در آن زمان، من افکارم را برای خودم نگه داشتم و نمی خواستم بر اساس ظن و گمان و اطلاعاتی ضعیف، چیزی به مردم بگویم. حدس من به وقوع پیوست و قیمت بیت کوین به ۲۰۰۰۰ دلار رسید. در این زمان بود که بسیاری از مردم شروع به صحبت کردن در مورد بیت کوین و ارز های دیجیتال کردند و مقالات زیادی در این مورد نوشته شد.

من در تعجب بودم که چگونه توانسته ام با این دقت حرکات بازار را پیش بینی کنم. اخبار زیادی روزانه در بازار رد و بدل می شد که من از آنها دور بودم و  تنها بر اساس شهود خود و تئوری امواج الیوت (Elliot Wave) کار می کردم. من متوجه شدم که این تئوری برای بیت کوین بسیار خوب جواب می دهد. این تئوری بود که فضا برای ایجاد چنین بینش هایی را در من به وجود آورده بود.

من نظرات و افکاری در مورد قیمت بیت کوین در سال ها و ماه های آینده دارم. این نظرات را در این نوشتار مطرح می کنم اما توجه داشته باشید که من مشاور مالی نیستم و همیشه باید قبل از هر اقدامی تحقیق خود را انجام دهید. در این نوشتار در مورد امواج الیوت هم صحبت خواهم کرد، اگر با این امواج آشنایی دارید، می توانید این قسمت را رد کنید.

 

نمودار های قیمت بیت کوین

نمودار قیمت بیت کوین
نمودار قیمت بیت کوین

من هر هفته نمودار های بیت کوین زیادی را دریافت می کنم و تحلیل خود را بر روی آنها انجام می دهم تا به روز باشم. در این میان، تا نمودار ها به من برسند، وقفه ای در میان خواهد بود. البته این وقفه ها خیلی مهم نیستند و حرکت های بزرگ در خلال ماه ها، سال ها و حتی دهه ها رخ می دهند. من در تحلیل های خود به بحث در مورد سناریو های احتمالی می پردازم.

نمودار هایی که من دریافت می کنم، قیمت بیت کوین را بر اساس دلار نشان می دهند. نشان دادن قیمت بر اساس دلار بهتر از ارز های دیگر مانند یورو است، زیرا بیشترین حجم معاملات بر اساس همین دلار می باشد. تئوری الیوت ریشه در یک روانشناسی جمعی دارد و هرچه بازار بزرگتر باشد، این تئوری بهتر عمل می کند.

این نمودار ها، نمودار هایی میله ای هستند و دامنه قیمت بیت کوین را در هر نقطه ای نشان می دهند. بنابراین ما می توانیم همپوشانی موج ها را تعیین کنیم و داده ها به هم مرتبط خواهند بود. در نهایت باید بگویم که این نمودار ها در مقیاس لگاریتمی هستند. این قبیل نمودار ها، حرکت های قیمت را در ارتباط با سرمایه گذاران نشان می دهند و تئوری ما هم مبتنی بر این است که این حرکت های قیمت ریشه در روانشناسی جمعی سرمایه گذاران دارد.

اجازه بدهید با یک مثال توضیح دهم، فرض کنید که شما ۱۰۰ دلار بیت کوین را در زمانی که قیمت آن یک دلار بود، خریداری کرده بودید. پس شما ۱۰۰ بیت کوین داشته اید و اگر آنها را در قیمت ۱۸ دلار فروخته باشید، ۱۸۰۰ دلار کسب کرده اید. حال اجازه دهید به جلو برویم. زمانی که قیمت بیت کوین ۱۰۰۰ دلار بوده، باز شما ۱۰۰ دلار بیت کوین خریده اید که این بار مقدار بیت کوین شما ۰.۱بیت کوین بوده است. شما اگر این مقدار بیت کوین را در قیمت ۱۸۰۰۰ دلار فروخته باشید، باز همان ۱۸۰۰ دلار را کسب کرده اید.

خوبی نمودار لگاریتمی این است که این دو حرکت که هر دو برای سرمایه گذار یکسان بوده را مثل هم نشان می دهد. اما نمودار خطی چنین نیست و حرکت به ۱۸۰۰۰ دلار را بزرگتر نشان می دهد. بنابراین نمودار های خطی برای منظور ما قابل استفاده نیستند.

 

مبانی امواج الیوت

تئوری امواج الیوت به توصیف نحوه تغییر قیمت ها در بازار های سرمایه می پردازد و مبتنی بر روانشناسی جمعی و هندسه فراکتال (fractal) است. داشتن معلوماتی در این زمینه خالی از لطف نیست و به شما کمک می کند که تاریخچه تغییرات قیمت بیت کوین را بهتر درک کنید و بتوانید درکی به نسبت حرکات احتمالی آن در آینده داشته باشید.

تئوری امواج الیوت فرض را بر این می گیرد که انتظارات سرمایه گذاران عامل حرکات قیمت است. در واقع نیز چنین است و تا سرمایه گذاران به نسبت چیزی خوش بین نباشند، اقدام به خرید آن نمی کنند. این خوش بینی و فشار خرید است که قیمت ها را بالا می برد.

این خوش بینی سرمایه گذاران دیگر را جذب می کند و همچنان ورود سرمایه باعث افزایش قیمت می شود. بعد از مدتی قیمت به اوج خود می رسد و دیگر همه افراد علاقه مند اقدام به خرید کرده اند. سپس فشار فروش ایجاد می شود و رفته رفته خوش بینی جای خود را به بدبینی می دهد و قیمت افت می کند و در روند نزولی قرار می گیرد.

این چرخه خوش بینی و بدبینی همچنان ادامه پیدا می کند و در همه کف و اوج های برجسته نمایان است. بنابراین خرید در هنگام خوش بینی و فروش در هنگام بدبینی عامل اصلی بسیاری از ضررها می باشد.

بسیاری از افراد دلیل این افت و خیزها را در اخبار جستجو می کنند اما این کار مفید نیست. اخبار نیز مانند سرمایه گذاران در این سیکل ها (cycles) گیر کرده است. در هنگام اوج قیمت، خبر های خوب و پیش بینی های عجیب و غریب زیاد شنیده می شود و بالعکس در هنگام افت قیمت نیز خبر ها بد هستند. ما نمی گوییم که امواج الیوت یک راه حل سحرآمیز است اما در این گونه سیکل های بازار می تواند بسیار به ما کمک کند.

امواج الیوت برای دنبال کردن این موج های خوش بینی و بدبینی از هندسه فراکتال استفاده می کند. این هندسه بر اساس این اصل است که الگوهای کوچک مینیاتوری از الگوهای بزرگتر هستند و در دل این الگوهای بزرگتر نهفته هستند. در طبیعت نیز مثال های زیادی را می توانیم ببینیم. مثلا برگ های یک درخت سرخس را اگر نگاه می کنیم، متوجه می شویم که الگو های کوچکتر در دل الگو های بزرگتر جای دارند و دقیقا مانند این الگو های بزرگتر هستند. الگو های فراکتال در سیستم های پر هرج و مرجی مانند بازار بیت کوین و بلاک چین به فراوانی دیده می شود.

این هندسه فراکتال، در بازار های سرمایه به صورت موج در داخل موج جواب می دهد و موج های کوچکتر در داخل موج های بزرگتر هستند. این دوره های خوش بینی در داخل همه موج های بازار موجود است، از موج های بلند گرفته تا موج های روزانه و یا دقیقه ای و ثانیه ای. الگوی اصلی این موج ها متشکل از ۵ موج صعودی و سه موج نزولی می باشد.

موج هایی که در جهت روند بزرگتر بعدی حرکت می کنند را موج های ضربه ای می نامند و آنها را در نقاط انتهایی خود با عدد نشان می دهند. موج هایی را هم که در برابر روند بزرگتر بعدی حرکت می کنند، موج های اصلاحی می نامند که آنها را در نقاط انتهایی خود با حروف A، B و C نشان می دهند. این الگو اختیاری نیست و تعداد موج های گفته شده برای ایجاد این الگو ضروری هستند.

هر موج بخشی از موج بزرگتر می باشد و خود نیز از امواج کوچکتری تشکیل می شود. اگر این موج در جهت روند بزرگتر بعدی باشد، متشکل از ۵ موج کوچکتر می باشد و اگر در خلاف جهت روند بزرگتر بعدی باشد، متشکل از ۳ موج کوچکتر می باشد.

قوانین و رهنمود هایی برای نحوه شمارش صحیح این امواج در بازار های واقعی وجود دارد. کتاب ها و مقالات زیادی در مورد امواج الیوت وجود دارد، بنابراین در اینجا وارد جزئیات نمی شویم و تنها به ذکر پاره ای از مهمترین این قوانین پرداخته می شود.

  • قانون اول: انتهای موج دوم محرکی است که هرگز از شروع موج اول بیشتر توسعه پیدا نمی کند.
  • قانون دوم: انتهای موج ۴ محرکی است که هرگز از شروع موج ۲ بیشتر نمی رود.
  • قانون سوم: موج ۳ هرگز کوچکترین موج حرکت نیست.
  • رهنمود یک: اصلاحات ممکن است دستخوش تغییر باشند و با هم تداخل کنند و در این حالت ممکن است شمارش آنها مشکل باشد.
  • رهنمود دوم: حرکت ها معمولا واضح و برجسته هستند و تشخیص آنها از اصلاحات ساده تر می باشد.

جزئیات بسیار بیشتری به نسبت امواج الیوت موجود است و اگر نیاز باشد، برای تحلیل بیت کوین از آنها بهره خواهم گرفت. تشخیص اینکه روانشناسی سرمایه گذار در حال حاضر در چه مرحله ای قرار دارد به همراه یک شمارش موج دقیق، احساس اعتماد به نفس در پیش بینی حرکت های آینده قیمت را ایجاد می کند. البته در این میان باید صبور بود و فراموش نکرد که هر کسی می تواند اشتباه کند. حال، تئوری امواج الیوت را در مورد بیت کوین اعمال می کنیم.

همچنین بخوانید: آموزش تحلیل تکنیکال پیشرفته، نظریه امواج الیوت

 

تصویر بزرگتر

اگرچه هنوز کاملا واضح نیست اما روند کلی قیمت بیت کوین رو به بالا می باشد. قیمت بیت کوین در اواخر ۲۰۱۰ معادل تقریبا ۶ سنت بود و چند سال قبل به قله ۲۰۰۰۰ دلار رسید. ما همه تاریخچه قیمت این ارز دیجیتال را در اختیار داریم و این چیز خاصی است. ما می توانیم به اندازه گیری ارزش بیت کوین بپردازیم زیرا از هیچ به مقدار قابل توجه ای رسیده است.

ما کل تاریخچه بیت کوین را در اختیار داریم و می دانیم که روند رو به بالا نیز می باشد. بنابراین فضا کاملا مشخص است. در این حالت، امواج الیوت می تواند بسیار کمک کند و ما را به درک خوبی از موقعیت برساند.

در نمودار بالا، زیرمجموعه ای از ۵ موج کلاسیک موجود است که با شماره های ۱ تا ۵ نشان داده شده اند. این نوع شماره گذاری در امواج الیوت مرسوم است. یک عدد رومی بزرگ (I) را هم در این شکل می بینید که برچسبی برای اولین موج از درجه دوره می باشد. در آنجا و در موج ۵، علامت های سوال وجود دارد زیرا مطمئن نیستیم که جاهایی که برچسب را قرار داده ایم، درست است یا نه.

موج اول که اولین موج رو به بالاست، خود متشکل از پنج موج دیگر می باشد که انتظار می رود در جهت روند حرکت کنند. این امواج میانی در نمودار زیر از ۱ تا ۵ شماره گذاری شده اند.

موج ۲ اصلاحی است و ریز موج های آن مشخص نیستند اما در کل یک اصلاح قوی است و بیش از ۹۰ درصد از رشد موج اول را اصلاح می کند.

زیرساخت موج ۳ مانند موج ۱ مشخص نیست اما قطعا این موج محرک است و قیمت را نیز به بالای ۱۰۰۰ دلار برده است. ریز موج های آن هم پرتابی بوده اند. تشخیص ریز موج ها در اینجا دشوار است. موج ۴ یک اصلاح کلاسیک زیگزاگ می باشد که ریز موج های آن را می توان با حروف A، B و C نمایش داد.

امواج ۱ تا ۴ تکمیل شده اند و چالشی که ما با آن روبرو هستیم، تحلیل موج ۵ می باشد. ما مطمئن نیستیم که آیا این موج شروع شده است یا نه. شمارش این موج ها در تئوری آسان است اما در عمل دشوار می باشد. شمارش صحیح به شما در پیش بینی قیمت آینده کمک خواهد کرد.

 

انتهای دوره یا فضا برای حرکت؟

حال ما می دانیم که در موج ۵ هستیم و می دانیم که این موج از انتهای موج ۴ شروع شده است و کف اصلی آن در سال ۲۰۱۵، در حدود ۱۷۵ دلار بود. برای بیش از سه سال است که شاهد پیشرفت قیمت از این نقطه می باشیم و اوج قیمت بیت کوین هم تا به حال در این پیشرفت حاصل شده که نزدیک ۲۰۰۰۰ دلار بوده است.

موج ۵ بیت کوین بیش از موج های دیگر مورد توجه عموم قرار گرفته است و خوش بینی در مورد قیمت آن در میان عموم شایع شده است. بیت کوین تقریبا برای دو سال است که در الگوی اصلاحی بوده است.

موج ۵ را به شیوه های مختلفی می توان تعبیر کرد و شمارش ریز موج های آن دشوار می باشد. خوشبختانه علیرغم این دشواری، باز می توان به نتیجه گیری هایی کلی دست یافت. چیزی که می توانیم در مورد آن مطمئن باشیم این است که حرکت به ۲۰۰۰۰ دلار را نمی توان یکی از ریز موج های موج ۵ دانست. این حرکت برای قرار گرفتن در ریز موج های موج ۵ بسیار بزرگ است. بنابراین اگر ریز موج اول از موج ۵ قبل از قله ۲۰۰۰۰ تمام شده باشد، ریز موج ۲ باید به طرف پایین باشد. پس ریز موج ۳ باید ما را به قله برساند و موج های ۴ و ۵ نیز احتمالا همین رویداد را تکرار می کنند.

اگر قله ۲۰۰۰۰ دلار انتهای موج ۳ باشد، پس اصلاحی که ما حالا در آن هستیم را می توان به موج ۴ تعبیر کرد و انتظار داشته باشیم که موج ۵ ما را به یک قله جدید برساند. اما اگر این قله انتهای موج ۵ بوده باشد، پس موج اصلی آخر یا همان موج ۵ تمام شده است. این یعنی که این اصلاح بزرگترین اصلاح در تاریخچه بیت کوین خواهد بود و تمامی حرکت بیت کوین را از ابتدا اصلاح خواهد کرد.

سه عامل در تشخیص اعتبار این دو تفسیر به ما کمک خواهند کرد. عامل اول و دوم در ارتباط با اندازه و شکل موج ۵ در مقایسه با دو موج محرک دیگر در موج I می باشد. عامل سوم مربوط به ساختار موج از زمان قله ۲۰۰۰۰ دلاری می باشد.

اجازه دهید ابتدا نگاهی به دامنه قیمت در موج های ۱، ۳ و ۵ بیاندازیم. موج ۱ از ۶ سنت شروع شد و تا ۳۲ دلار رفت و این یعنی ۵۳۰ برابر شدن دارایی. موج ۳ از تقریبا ۲ دلار شروع شد و تا ۱۲۴۰ دلار رسید که این به معنی یک رشد ۶۲۰ برابری می باشد. موج ۵ تقریبا از ۱۷۵ دلار شروع شده است و اگر آن را تا قله ۲۰۰۰۰ دلار شمارش کنیم، رشدی ۱۱۰ برابری صورت گرفته است. این برای هر دارایی دیگری بسیار بزرگ است اما تنها کسری از حرکت های موج های ۱ و ۳ انجام شده است. اگر بخواهیم که این حرکت قیمت در موج ۵ با موج های ۱ و ۳ تطابق داشته باشد، باید حدود ۹۳۰۰۰ دلار تا ۱۰۹۰۰۰ دلار تمام شود. پس در این حالت می توان هدف خوبی را برای موج ۵ متصور بود.

حال اجازه دهید که مدت زمان تکمیل شدن موج های ۱، ۳ و ۵ را مورد بررسی قرار دهیم. موج ۱ حدودا ۲۵۱ روز به طول انجامیده است. موج ۳ نیز حدودا ۷۴۲ روز طول کشیده است و موج ۵ نیز اگر تا قله ۲۰۰۰۰ دلار محاسبه شود، حدودا ۱۰۶۸ روز به طول انجامیده است. پس مشاهده می کنیم که مدت زمان تکمیل شدن این موج ها به ترتیب بیشتر شده است.

البته اگر طبق الگو به بررسی بپردازیم و میزان افزایش موج ۳ به نسبت موج ۱ را در نظر بگیریم و همچنین تفاوت موج های اصلاحی ۲ و ۴ را لحاظ کنیم، متوجه می شویم که احتمالا موج ۵ در تاریخی بین سال های ۲۰۱۹ تا ۲۰۲۱ تکمیل شود.

البته هیچ قانونی وجود ندارد که بگوید بازار همیشه باید متناسب حرکت کند و اینها همگی احتمالات و پیش بینی هستند. این احتمالات بر پایه سابقه بیت کوین بدست آمده و دقیق نیست. اگر موج ۵ تمام شده باشد، هدف ۱۰۰ هزار دلار ادعایی بیش نخواهد بود. برای بررسی دقیق تر ماجرا باید نگاهی دقیق و باریک بینانه به اتفاقات بعد از قله ۲۰,۰۰۰ دلاری انداخته شود. نظر شما چیست؟ کدام یک از این سناریو ها را برای قیمت بیت کوین محتمل می دانید؟ نظرات خود را با ما در میان بگذارید.

 

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید